صدای پول:طرح الکیل بنزن خطی به عنوان ماده اولیه مورد استفاده در صنایع شوینده، در سال ۱۳۶۲ آغاز گردید. بررسی های اولیه و کارشناسی آن طی سال های ۱۳۶۳ و ۱۳۶۴ انجام و در همین فاصله نیز قراردادهای دانش فنی و مهندسی آن منعقد شد. در سال ۱۳۶۵ بود که طرح الکیل بنزن خطی به شرکت سرمایه گذاری صنایع شیمیایی ایران واگذار گردید. بهره برداری از این شرکت در شهریور ماه ۱۳۷۳ به طور رسمی آغاز شد و در سال ۱۳۷۵ بود که شرکت از سهامی خاص به سهامی عام تغییر پیدا کرد و از تاریخ ۱۲/۱۲/۱۳۷۵ معاملات آن در بازار بورس آغاز گردید.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی صدای پول، از همان ابتدا تاکنون، مالیکت بانک صنعت و معدن در سهم شیران به طور مستقیم و غیر مستقیم همواره بیش از ۵۰ درصد سهام بوده است.
این روزها در راستای اجرایی شدن اصل ۴۴ و قانون رفع موانع تولید رقابت پذیر و همچنین سیاست های دولت و تاکید وزیر امور اقتصادی و دارایی ، موج جدیدی از واگذاری دارایی های مازاد بانک ها در حال شکل گیری است. یکی از این بانک های دولتی، بانک صنعت و معدن است که با دارا بودن ۴ شرکت بورسی و ۳ شرکت غیر بورسی در نوبت این واگذاری ها قرار گرفته است.
همانگونه که مدیر امور مجامع و شرکت های بانک صنعت و معدن پیشتر در اواخر آذر ماه اشاره نموده بود، کلیه این شرکت ها طی یک برنامه ریزی مدون به بخش خصوصی واگذار خواهند گردید[۱]. به نقل از پایگاه اطلاع رسانی بانک صنعت و معدن، ابولفضل نجار زاده ضمن اشاره به آگهی مزایده شرکت سرمایه گذاری صنعت و معدن بر عزم این بانک برای واگذاری سایر شرکت های بورسی و غیر بورسی این بانک تاکید مجدد کرد.[۲]
برآن شدیم تا عملکرد ۵ ساله گذشته یکی از این شرکت هایی که در نوبت احتمالی واگذاری است را بررسی کنیم.
- سرمایه شرکت
در طول ۵ سال گذشته سرمایه شرکت از ۷۷۱۴۹۸ میلیون ریال طی یک نوبت به میزان دویست درصد افزایش از انباشته در سال ۱۳۹۳ به ۲۳۱۴۴۹۴ میلیون ریال و طی نوبت دوم به میزان صد درصد افزایش از سود انباشته به ۴۶۲۸۹۸۸ میلیون ریال افزایش پیدا کرده است.
در طرح توجیهی افزایش سرمایه اول به تحصیل سرمایه گذاری های بلند مدت در سهام سایر شرکت ها (پالایشگاه اصفهان به مبلغ ۳۹۶۰۰ میلیون ریال)، هزینه های انجام شده بابت ساخت ۶ دستگاه مخزن ذخیره، مخارج سرمایه ای انجام شده پس از افزایش سرمایه قبلی و سرمایه بلند مدت در خرید اوراق مشارکت، اشاره شده است.
مطابق آنچه در پیش بینی طرح توجیهی افزایش سرمایه آورده شده بود، سود خالص شرکت بایستی مطابق با شکل زیر رشد پیدا می کرد.
در افزایش سرمایه نوبت دوم در سال ۱۳۹۴ طی یک افزایش صد در صدی، سرمایه شرکت از ۲۳۱۴۴۹۴ میلیون ریال به ۴۶۲۸۹۸۸ میلیون ریال افزایش یافت. هدف شرکت از این افزایش سرمایه، اصلاح ساختار مالی شرکت و کاهش قیمت سهام از طریق افزایش تعداد سهام و روان سازی معاملات بازار سهام بود. در طرح توجیهی این افزایش سرمایه، پیش بینی سود برای سه سال بعدی در صورت انجام افزایش سرمایه به شرح زیر بود.
عملا قرار بود با انجام هر دو افزایش سرمایه سود خالص شرکت در انتهای سال مالی ۱۳۹۶ به میزان ۳۶۳۰۸۵۳ میلیون ریال برسد. بدین منظور به بررسی صورت سود و زیان ۵ سال گذشته می پردازیم. شایان ذکر است کلیه اعداد از گزارش حسابرسی شده منتشر شده در سامانه کدال همان سال استخراج شده است.
- سود و زیان
با بررسی صورت های مالی ۵ سال گذشته این شرکت به نکته قابل توجهی می رسیم. در سال مالی ۱۳۹۲ شرکت توانسته بود به سود خالص ۶۰۰۵۸۸۷ میلیون ریال دست یابد و در طول این ۵ سال گذشته روال کاهش سود بیش از حد انتظار بوده و سود خالص سال مالی ۱۳۹۶ به میزان ۲۹۹۶۸۸۰ میلیون ریال کاهش پیدا کرده است. این درحالی است که در طرح توجیهی افزایش سرمایه در سال ۱۳۹۴ در صورت اجرای افزایش سرمایه پیش بینی سود ۳۶۳ میلیارد تومانی برای این شرکت پیش بینی شده بود.
نکته ای که در سود خالص سال ۱۳۹۶ نیز به چشم میخورد وزن زیاد سودهای غیرعملیاتی است. در حدود ۱۹۰ میلیارد تومان سود شرکت عملیاتی و ۱۳۹ میلیارد تومان آن غیر عملیاتی است که با کسر حدود ۳۰ میلیارد تومان مالیات از سود ناخالص شرکت به سود نهایی ۲۹۹ میلیارد تومانی دست می یابیم. نکته حایز اهمیت سود غیرعملیاتی فروش حدود ۴۰ میلیارد تومانی پلاتین های حاصل شده از استحصال کاتالیست است که می تواند در سال های بعد در این حجم تکرار نشود.
به منظور بررسی وضعیت میزان فروش و همچنین قیمت محصولات این شرکت توجه خواننده به سه نمودار زیر جلب می گردد.
در نمودار قیمت فروش داخلی محصولات شرکت و همچنین قیمت فروش صادراتی سه محصول اصلی شرکت با کاهش نرخ عمده ای روبرو می شویم که عمدتا بابت کاهش قیمت جهانی نفت و بطبع قیمت محصولات مرتبط با آن می باشد. انتظار این بوده است که قیمت تمام شده محصول نیز کاهش یابد تا سود نهایی دچار افت شدید نگردد. لیکن به نظر می رسد میزان نرخ فروش با میزان نرخ بهای تمام شده همخوانی نداشته و در مجموع باعث کاهش سود خالص شرکت گردیده است. در این دو نمودار مشخص است که وضعیت نرخ فروش در سال ۱۳۹۶ نیز نسبت به سال ۱۳۹۵ رشدی را تجربه کرده است، لیکن سود نهایی شرکت افزایشی را تجربه نکرده است. (نمودار عمودی قیمت محصولات برای هر کیلوگرم محصول به تومان است)
در نمودار سوم مقدار عمده فروش شرکت یعنی LAB داخلی و صادراتی و NP صادراتی مورد مقایسه قرار گرفته است که در این نمودار نیز آنچه مشخص است، افت شدید مقدار فروش نرمال پارافین صادراتی است که این موضوع فشار سختی را به سود نهایی شرکت وارد کرده است.
اینجاست که اهمیت تبدیل نرمال پارافین به الکیل بنزن خطی و تولید محصول نهایی، اهمیت خود را دو چندان مشخص می کند.
نمودار ۱: مقایسه قیمت فروش داخلی سه محصول اصلی
نمودار ۳: میزان فروش LAB داخلی و صادراتی و NP صادراتی
- طرح توسعه
نرمال پارافین یک محصول میانی بوده و در فرآیند تولید LAB از آن استفاده می گردد. آنچه مسلم است ایجاد ارزش افزوده بالاتر در تبدیل NP به LAB و در نتیجه سود نهایی بیشتر است. تولید NP به روش تولید از گاز طبیعی (GTL) در کشور قطر توسط شرکت PEARL در حال انجام است که بهای تمام شده نرمال پارافین تولید شده آن به نسبت تولید نرمال پارافین از نفت سفید به مراتب کمتر است و در نتیجه می تواند رقیب جدی و مهمی برای نرمال پارافین تولیدی شرکت باشد. مشکلات شرکت در زمینه فروش نرمال پارافین مازاد در گزارش سال های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ و کاهش آن نسبت به سال های قبلتر، مشهود است. شرکت سرمایه گذاری صنایع شیمیایی ایران طی تصمیم عاقلانه ای نسبت به تبدیل نرمال پارافین مازاد به LAB طرح توسعه دومی را از سال ۱۳۹۲ آغاز نموده است.
نکاتی که در خصوص این طرح توسعه به نظر نگارنده آمده است و لازم است نسبت به شفاف سازی بیشتر آنها اقدام شود به شرح زیر می باشد.
این طرح از گزارش های سال ۱۳۹۲ مورد صحبت بوده و مرتبا در گزارشات آورده شده است. لیکن مبلغ اجرایی و زمان بهره برداری در آن مرتبا دچار تغییر و تحول شده است.
توجه خواننده به جدول زیر جلب می گردد:
آنچه از جدول فوق نتیجه می گردد، تغییر مدام برآورد هزینه های ریالی و ارزی است که با توجه به نوسانات قیمت ارز به ناچار تغییر در مجموع برآورد هزینه ها را در پی دارد. نکته قابل توجه دیگر تغییر مدام زمان بهره برداری است که با توجه به مشکلات تحریم ها و … برای شرکت اجتناب ناپذیر بوده است.
در گزارش هیات مدیره امسال به مجمع عمومی صاحبان سهام، نکات خوبی در خصوص این طرح توسعه آورده شده است. در این گزارش ذکر گردیده است که خرید دانش فنی از شرکت UOP – شاخه انگلستان به مبلغ ۴۵ میلیون و هفتصد هزار یورو انجام شده است که از این مبلغ ۱۷ میلیون و دویست هزار یورو آن مربوط به طرح توسعه قبلی (اول) است که با مشارکت شرکت LG انجام شده بوده و این مبلغ به شرکت UOP پرداخت گردیده است. ۲۸ میلیون و پانصد هزار دلار دیگر مربوط به خرید دانش فنی DETAL است که به شرکت UOP پرداخت شده است.
در خصوص ۱۷میلیون و دویست هزار یورو بخش اول که UOP بابت اعطای ۶۰ هزار تن افزایش تولید بیشتر LAB و ۱۱۸ هزار تن افزایش NP بیشتر نسبت به طرح اولیه درخواست و ادامه مذاکرات و اعطای دانش فنی DETAL را منوط به آن کرده بود، سوالات زیر به ذهن خطور می نماید.
ب) با فرض وجود چنین بندی در قرارداد قبلی UOP می توانست نسبت به افزایش ۵۰ هزار تن به ۷۵ هزار تن محصول LAB یعنی به میزان ۲۵ هزار تن ( و نه شصت هزارتن فعلی) و نسبت به افزایش ۴۲ هزار تن به ۱۴۰ هزار تن محصول NP یعنی به میزان ۹۸ هزار تن ( و نه ۱۱۸ هزار تن فعلی) ادعایی داشته باشد. چرا که افزایش ظرفیت عملی بیش از ظرفیت اسمی تماما به همت و توان نیروی داخلی و بدون تغییر در دانش فنی انجام شده است.الف) مطابق با کدام بند قرارداد قبلی شرکت در صورت افزایش ظرفیت تولید باید هزینه ای به UOP پرداخت می کرده است؟ آیا برای طرح و توسعه اول مگر در ابتدا با خود UOP صحبتهای نشده بود و آن شرکت از حضور در طرح و توسعه (بابت مسایل تحریم) امتناع ورزیده بود؟
ج) آیا UOP شکایت رسمی در این خصوص ارایه داده بود یا صرفا به دلیل و بهانه ارایه تکنولوژی جدید DETAL خواستار این مبلغ گردیده بود.
د) چرا UOP زودتر از این ها این درخواست را ارایه نکرده بوده است؟ چرا که از نظر ریالی ارزش این ۱۷میلیون و دویست هزار یورو از سال ۱۳۸۲ که طرح توسعه اول اجرا شده بود تا امسال برای شرکت سرمایه گذاری صنایع شیمیایی ایران تفاوت فاحشی دارد.
بخش دوم یعنی خرید دانش فنی DETAL برای طرح توسعه دوم است که مبلغ ۲۸ میلیون و پانصد هزار یورو می باشد که مطابق با صور های مالی تاکنون بیش از ۲۴ میلیون و ششصد هزار یورو آن به دارایی های مشهود منتقل گردیده است. بخش سوم مهندسی طرح توسعه دوم در دو بخش مهندسی پایه از شرکت UOP که از سه و نیم میلیون یورو تاکنون بیش از یک میلیون و هشتصد هزار یورو و در بخش مهندسی تفصیلی به شرکت SCT کره جنوبی بیش از یک میلیون و دویست هزار دلار به دارایی های مشهود منتقل شده است.
با توجه به ریسک های سیاسی جاری و تصمیمات خلق الساعه رییس جمهور آمریکا در خصوص تحریم های هسته ایران که مجددا در اردیبهشت ماه مورد بررسی دولت آمریکا قرار خواهد گرفت، جای این سوال باقی است که اخذ ضمانت نامه شرکتی با عنوان UOP LIMITED CORPORATE GUARANTEE بجای اخذ ضمانت نامه های بانکی آیا التزام اجرایی صد در صدی دارد یا خیر. شایان ذکر است شرکت UOP یک شرکت آمریکایی است و تصمیمات دولت آقای ترامپ می تواند در رفتار و عملکرد این شرکت تاثیر بسزایی داشته باشد.
نکته دیگری که در صور های مالی حسابرسی شده سال مالی ۱۳۹۶ این شرکت جلب توجه می کند نرخ تسعیر ارز برای موارد فوق و مرتبط با طرح توسعه است که مبالغ ریالی با مبالغ ارزی با نرخ روز هماهنگی ندارد.
- مطالبات شرکت
شرکت در سه بخش عمده مطالباتی دارد که برای سهامداران ایجاد سوال می نماید.
الف) در سر فصل حساب های دریافتنی، شرکت ۳۳۲۳۱۲ میلیون ریال را از اداره مالیات و امور دارایی به عنوان طلب منظور کرده است. عمده این مبلغ مربوط به عوارض ارزش افزوده ده درصد نفت سفید است که مطابق با مقررات جاری، اداره مالیات از شرکت طلب کرده است. لیکن به جهت احقاق حق سهامداران این موضوع مورد اعتراض شرکت واقع شده است. شرکت در دیوان عدالت اداری شکایتی تنظیم کرده و رای آن دیوان نقض رای هیات تجدید نظر امور مالیاتی بوده است. لیکن این رای در شعبه هم عرض اداره امور مالیاتی اصفهان مجددا مورد موافقت قرار نگرفته است. لذا همچنان اداره مالیات این مبلغ ۳۳ میلیارد تومانی را حق خود می داند. این درحالی است که شرکت نیز این مبلغ را حق خود دانسته و در مطالبات دریافتنی منظور نموده است.
ب) بازیابی پلاتین از کاتالیست های مستعمل توسط شرکتی به نام صنایع بازیابی فلزات رنگین برای شرکت سرمایه گذاری صنایع شیمایی ایران انجام شده است. بهای پلاتین های فروخته شده ۵۵۴۸۸۸ میلیون ریال است که مطابق با گزارش حسابرسی شده شرکت مبلغ ۱۵۲۰۰۰میلیون ریال آن وصول شده و مابقی ۴۰۲۸۸۸ میلیون ریال آن طی ۲۷ فقره چک از شرکت بازیابی کننده دریافت شده است. جای سوال پیش می اید که اگر شرکت بازیابی کننده پلاتین را به نرخ روز فروخته چرا باید پرداخت آن را به شرکت بصورت قسطی بازپرداخت نماید. به نظر می رسد شفاف سازی بیشتر در این خصوص لازم است.
ج) مهمترین مطالبات شرکت از سه شرکت HAZEL ، BAB group و MAHIMA Export است. فروش به این سه شرکت در سال های گذشته انجام و در سر فصل فروش شناسایی و سود نقدی آن نیز در سال گذشته بین سهامدارن توزیع گردیده است. لیکن در واقعیت طلب های زیر از شرکت های مطرح شده همچنان دریافت نشده و در سرفصل حساب های دریافتنی قید گردیده است.
شرکت سرمایه گذاری صنایع شیمایی ایران از شرکت HAZEL که یک شرکت هندی است مبلغ ۱۰۰۱۰۴۷۹۴ درهم امارت طی ۵۲ فقره چک دریافت کرده است که این چک ها بیش از دو سال است سررسید شده اند و هیچگونه مبلغی نیز تاکنون دریافت نشده است. مطابق با گزارش هیات مدیره به مجمع صاحبان سهام، شرکت این بدهی را توسط موسسه حقوقی الشحی در امارات پیگیری می نماید. در گزارش عنوان شده است که جلسات متعددی تشکیل شده و مقرر شده که شرکت HAZEL بدهی خود را تقسیط نماید. به نظر می رسد این شرکت بدهی خود را قرار است دوباره با ایجاد یک بدهی جدید تسویه نماید.
بیست فقره چک از شرکت BAB Group معادل ۳۲۶۰۰۰۰ دلار آمریکا بابت فروش محصول HAB دریافت شده است که این مبلغ نیز مانند شرکت HAZEL در فروش شناسایی شده است، لیکن مبلغ واقعی آن همچنان وصول نشده است. پیگیری این پرونده نیز توسط گروه حقوقی آرمان مدقالچی در ترکیه در حال انجام است.
طلب سوم شرکت مربوط به شرکت هندی MAHIMA Export و به مبلغ ۳۶۰۲۳۹۹ دلار آمریکا می باشد. در گزارش هیات مدیره به مجمع عمومی صاحبان سهام اشاره شده است که طرف حساب این مبلغ آقای AGRAWAL می باشد که از مشتریان قدیمی و خوش حساب شرکت بوده اند. در گزارش این چنین آماده است که آقای آگراوال ادعا نموده است که به علت تغییر نرخ برابری دلار آمریکا در برابر روپیه هند در زمان خرید فرآورده متحمل زیان زیادی شده است و هم اکنون قادر به بازپرداخت بدهی خود نیست.
با نگاهی به نرخ برابری دلار در برابر روپیه هند در دو سال اخیر این موضوع آشکار است که فاصله سقف تا کف نوسان قیمتی روپیه در برابر دلار بین ۶۹ تا ۶۳ روپیه برای هر دلار آمریکا بوده است و لذا نرخ برابری تغییر چندانی را در این دو سال تجربه نکرده است. لذا به نظر نمی رسد ادعای آقای آگراوال چندان صحیح و منطقی باشد.
در صورت مالی حسابرسی شده شرکت برای سال ۱۳۹۶ جمع مطالبات ارزی شامل بیش از صد میلیون درهم امارات و ۷.۱ میلیون دلار آمریکا معادل ۱۲۷۵۷۶۷ میلیون ریال ذکر شده که ۱۱۳۴۵۲۶ میلیون ریال آن سر رسید شده است. این درحالی است که اگر مبالغ سه شرکت فوق را با نرخ برابری این روزهای درهم و دلار محاسبه نماییم، بدهی این سه شرکت به رقمی بیش از ۱۶۲ میلیارد تومان خواهد رسید که برای شرکتی که سود عملیاتی و غیر عملیاتی سال آن عددی کمتر از ۳۰۰ میلیارد تومان است، رقم نسبتا بزرگی است.
شایسته است شرکت در این خصوص اطلاع رسانی دقیق و پیوسته ای را به سهامداران از طریق سامانه کدال ارایه نماید.
موارد فوق می تواند اثرگذاری مستقیمی را در ارزش بازار این سهم ایجاد نماید. اطمینان سهامداران از روند سود سازی، ساخت و افتتاح و بهره برداری از طرح توسعه دوم با بهینه ترین هزینه ها، پیگیری مطالبات شرکت و روند تولید و فروش محصول استراتژیک این شرکت می تواند افق روشنی را برای این سهم و سهامداران آن ایجاد نماید.
پیرو مباحث واگذاری های اموال مازاد بانک ها و احتمال عرضه سهام بانک صنعت و معدن در این سهم، اطلاع از موارد فوق امری حیاتی بوده تا خریداران احتمالی بتوانند با یک دیدگاه روشن نسبت به وضعیت شرکت، بلوک سهام را قیمت گذاری نمایند و برای تصاحب آن به رقابت بپردازند.
مجمع این شرکت در روز ۲۴ بهمن ماه می تواند محل بسیار مناسبی برای پاسخ به این پرسش ها باشد.